وداع با امام مهربانی ها...
445
دستت را می گذاری روی سینه ات، وجودت یک حس گمشده ای است که آهسته شروع می کند به جوانه زدن... خداحافظی که میکنی، چشمت مست تماشای گنبد طلا می شود.